کارتونی که ایدهِ ساخت آن «پشمک» بود!
تاریخ انتشار: ۱۹ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۴۵۴۹۱۴
دهه شصت دوران بی تکراری است. پای جعبه جادو تازه به خانهها باز شده بود و پخش برنامههای کودک برای کودکان جایگاه ویژهای داشت. هرچند که تلویزیونها اغلب سیاه و سفید بودند و زمان برنامههای کودک کم. اما هنوز طعم و مزه لذت بخش این کارتونها زیر دندان کودکان دهه شصتی هست.
از جمله این کارتونها که هنوز هم گاهی اوقات از تلویزیون پخش میشود، «بارباپاپا» است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما خیلیها با اینکه از دنیای کودکی فاصله گرفتهاند و دیگر به میانسالی نزدیک میشوند، هنوز نمیدانند که بارباپاپا چه بود و جز همان حجمهای رنگی چیزی از آن به خاطر ندارند. در حالیکه «بارباپاپا» یک لغت فرانسوی به معنای پشمک است که باز هم این خوراکی شیرین و رنگارنگ را دهه شصتیها خیلی خوب به خاطر دارند.
قصهای که یک پشمک ساخت!
کارتون بارباپاپا درواقع اقتباسی از یک کتاب تصویری کودکان به همین نام بود که در دهه ۷۰ میلادی منتشر شد. آنت تایسون و تالوس تایلور زوج فرانسوی-آمریکایی ساکن پاریس که در سال ۹۳ درگذشتند، آن را نوشته و طراحی کرده بودند. ایده بارباپاپا یک روز در باغ لوکزامبورگ به ذهن خالقشان رسید. زوج نویسنده در پارک قدم میزدند که تالوس تایلور صدای بچهای را شنیده که از خانوادهاش چیزی میخواهد شبیه به: با با با با. او که فرانسه بلد نبوده از آنت معنای کلمه را میپرسد و آنت توضیح میدهد که کودک در واقع «بارب ا پاپا» میخواهد که به معنای پشمک است. کمی بعد در رستوران زوج خلاق نشستهبودند و روی دستمالها عکس یک موجود صورتی رنگ و گرد شبیه پشمک را میکشند که اسمش بارباپاپا بود که یک خانواده دوست داشتنی داشت.
کتاب بارباپاپا اول به زبان فرانسوی نوشته و بعدها به ۳۰ زبان دیگر دنیا ترجمه شده و مورد استقبال قرار گرفت.
ماجرای یک خانواده هفت نفره
شخصیتهای اصلی این کتابها خانواده بارباپاپا هستند که بیشتر به دلیل تواناییشان در تغییر شکل به دلخواه شناخته میشوند. بارباپاپاها در شکل بومی خود، لکهای شکل هستند، با سر و دستهای مشخص، اما بدون پا. هر بارباپاپا میتواند به هر شکلی که دلش میخواهد دربیاید، اما رنگ او تغییر نمیکند و همین باعث میشود به زودی شناسایی شود.
این شخصیت که هیچکدام از بچهها نمیتوانستند نامی برای آن انتخاب کنند و نمیدانستند که دقیقا چیست، همسری به اسم بارباماما و هفت فرزند به نامهای باربابراوو یک طرفدار ورزش (قرمز)، باربابیویک نقاش (سیاه و پشمالو)، باربابله یک ملکه زیبایی خودشیفته (بنفش)، باربابرایت یک دانشمند (آبی)، باربالالا یک موسیقیدان (سبز)، باربازوو یک علاقمند به طبیعت (زرد) و باربالیب یک روشنفکر (نارنجی) داشت که از جمله ویژگیهای آنها این بود که هروقت میخواستند میتوانستند تغییر شکل داده و سختترین مشکلات را با گفتن جمله معروف راوی «حالا بارباپاپا عوض میشه» حل کنند.
این کارتون با مدیریت مرحوم حسین معمارزاده دوبله و از تلویزیون پخش شد.
باربا شاطر عوض میشه!
این کارتون که از جمله اولین انیمیشنها به حساب میآید، بارها در جهان به زبانهای مختلف دوبله و پخش شده است. کتابها و محصولات اسباب بازی این انیمه طرفداران پر و پا قرصی دارد و از جمله نکات قابل توجه این است که شخصیتهای این داستان در بیشتر ترجمههای دنیا با همین اسامی انگلیسی شناخته میشوند، جز ترجمه و دوبله عربی که در این نسخه به بارباپاپا، باربا شاطر میگویند. اما بد نیست با اعضای این خانواده پر جمعیت بیشتر آشنا شویم.
بارباپاپا
بارباپاپا در باغچه خانه خانوادهای فرانسوی زیر خاک به وجود میآید و ناگهان رشد میکند. بچهها دوستش دارند، اما پدر خانواده بارباپاپا را به باغ وحش میفرستد. بارباپاپا آنجا میفهمد که قابلیت این را دارد که به شکلهای مختلف دربیاید. البته رنگش را نمیتواند تغییر بدهد.
بارباراپا در یک باغ متولد شد، درست مثل یک گل. او میتواند هر شکلی را بگیرد او بسیار خوب و مهربان است و همه او را دوست دارند. او دور از روستا و جایی که دوستانش سیندی و فرانک زندگی میکنند، خانهای برای خانوادهاش ساخته است. با چند تغییر شکل و تخیل درخشان، او به راحتی در سختترین شرایط کنار میآید! او همیشه آماده است تا کمک کند.
بارباماما
این شخصیت سیاه رنگ همسر بارباپاپا است و همیشه دوست دارد که برای هفت فرزندش غذا بپزد. او همواره تلاش میکند تا از خانه و باغشان مراقبت کند و قابلیت این را دارد که ساختارهای بزرگ نظیر سدها و حتی گدازههای آتشفشان را هدایت کند.
بارباماما زنی است که هیجان را دوست دارد و برای کمک به دیگران همیشه آماده است.
باربابِل
باربابل دختر جوان بارباپاپا جواهرات، لباس و عطر را دوست دارد. او زمان زیادی را صرف انتخاب لباسها، جواهرات و آرایش میکند. او از حیوانات مودار کوچک مانند کرمها یا عنکبوتها میترسد. برای او عنکبوتها واقعا آزاردهنده هستند.
او همواره تلاش میکند هرجا که اعضاء خانواده به کمک نیاز داشتند، به آنها کمک کند.
باربالالا
باربالالا خواهر دوقلوی باربازو است. او عاشق موسیقی است و میتواند همه سازها را بنوازد. او به گیاهشناسی و محیط زیست علاقهبسیار داشته و در عین حال روحیه آرامی دارد.
او به سختی عصبانی میشود و همچنین یک ورزشکار بینظیر است.
باربابرایت
باربابرایت یک دانشمند بزرگ است و مدام در آزمایشگاه خانهاش مشغول کار است. او علومی نظیر شیمی، فیزیک و یا ژنتیک را خیلی دوست دارد و آنها برای او یک راز به شمار میروند.
کشفهای عجیب و غریب، ماشینهای حیرت انگیز و ... از جمله کشفهای او هستند که البته گاهی مفید هستند، اما بیشتر اوقات باعث فاجعه میشوند!
باربازو
باربازو دنیا را دوست دارد و از طبیعت و حیوانات محافظت میکند. او در علوم طبیعی خیلی پشتکار دارد و همه چیز را درباره جانوران، آب و هوا و آلودگی میداند.
باربازو همیشه تلاش میکند در آزمایشهای علمی باربابرایت با موضوع ژنتیک و محیط زیست به برادرش کمک کند.
باربا براوو
باربابراوو یک ورزشکار بسیار قوی است و دوست دارد همیشه برنده شود. او در کنار ورزش غذاخوردن را هم خیلی دوست دارد.
او عاشق کشف معماهاست و به همین دلیل کلاه و ذرهبینی شبیه شرلوک هلمز برای خود تهیه کرده است.
باربالیب
باربالیب یک دختر مغرور و البته فعال است. او همیشه در کتابها غوطهور بوده و بسیار زیاد میداند. او همیشه دلش میخواهد برای خواهر و برادرهایش مادری کند و البته آنها او را در این نقش نمیپذیرند. او همواره با باربابراوو به اختلاف میخورد و مادر مجبور به جداکردن آنهاست.
باربابیو
باربابیو یک پشمک مودار است که به هنر علاقه بسیار زیادی دارد. او علیرغم ظاهر خشنش بسیار حساس است و طراحی، نقاشی، مجسمه سازی، مدل سازی و ... را به خوبی بلد است.
منبع : ایرنا
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۴۵۴۹۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ستاره شمس آذر: به تیمهای بزرگتر هم فکر میکنم!
به گزارش "ورزش سه"، تیمهای شمسآذر قزوین و پیکان در هفته بیستوپنجم لیگ برتر مقابل هم قرار گرفتند و یشمیپوشان قزوین با گل دقایق پایانی حسین گودرزی 2 بر یک خودروسازان را شکست دادند. شاگردان سعید دقیقی در اکثر دقایق این مسابقه توپ و میدان را در اختیار داشتند و موقعیتهای بیشتری روی دروازه پیکان ایجاد کردند، اما تیرک دروازه، درخشش ناصری و بیدقتی بازیکنان شمسآذر مانع بیشتر شدن اختلاف گل شد و شمسآذر با تک گل زودهنگام پوریا سرآبادانی از حریف خود پیش بود.
در دقیقه 89 مسابقه حامد پاکدل با نفوذ فوقالعادهای که داشت، توانست گل تساوی را به ثمر برساند و با توجه به شوک ناگهانی که به شمسآذر وارد شده بود، به نظر میرسید دقایق پایانی برای شمسآذر سخت خواهد گذشت و این پیکان باشد که حملاتی را روی دروازه آنها شکل دهد، اما تیم میزبان خیلی زود توانست روی ضربه فوقالعاده حسین گودرزی گل دوم را به ثمر برساند و در وقتهای اضافه مسابقه پیروزی را به دست آورد.
امیرمحمد نسایی، بازیکن تکنیکی تیم فوتبال شمسآذر قزوین، در گفتوگویی که با شهروند داشت، درخصوص پیروزی تیمش مقابل پیکان در هفته بیستوپنجم لیگ برتر صحبتهای به میان آورد و همچنین درباره آینده خود در این باشگاه سخن گفت و تاکید داشت که احتمال کمی وجود دارد که این بازیکن در جمع شاگردان سعید دقیقی باقی بماند و فصل آینده در تیم دیگری توپ خواهد زد.
*ابتدا درباره پیروزی شمسآذر قزوین مقابل پیکان صحبت کنید و این پیروزی چقدر در روحیه و شرایط تیم تاثیرگذار بود؟
دیدار خیلی خوبی بود، کل بازی در اختیار ما بود و میتوانستیم بیشتر گل بزنیم. اگر تماشاگران حضور داشتند، شرایط بهتری رقم میخورد، اما کارهای تاکتیکی خود را انجام دادیم. در 10 دقیقه آخر از شکل خود خارج شدیم وگرنه میتوانستیم گلهای بیشتری بزنیم و توانستیم یک رتبه در جدول بالاتر بیاییم.
*حضور یکی از هواداران در رختکن تیم شمسآذر یکی از اتفاقات جالب بعد بازی بود. شما از حضور این هوادار مطلع بودید؟
اطلاعی نداشتیم که آن هوادار به رختکن میآید و در آن زمان داشتیم لباس عوض میکردیم که دیدیمش و با یکی از بازیکنان تصمیم گرفتیم با او عکس بگیریم. آن هوادار هم از این اتفاق بسیار خوشحال بود. البته من از او خوشحالتر بودم که این عکس را گرفتم، امیدوارم او هم خوشحال شده باشد.
*در این مدت اتفاقات جالبی برای تو رقم خورده است و هفته گذشته هم خانوادهات برای دیدن بازی به ورزشگاه آزادی آمده بود.
خانواده همیشه باعث روحیه و انگیزه زیاد میشود و امیدوارم در ادامه هم حضور زنان در ورزشگاه باعث پیشرفت شود.
*تو یکی از عوامل اصلی صعود شمسآذر قزوین به لیگ برتر بودی. تا الان از عملکردت راضی بودی؟
میتوانست بهتر باشد و همیشه آدم دوست دارد شرایط بهتری را برای خود رقم بزند. شمسآذر هم سال اولی است که به لیگ برتر آمده است و کمکم شرایط دارد مهیا میشود. خیلی از تیمهای پایین جدولی با هزینههای بیشتری وارد مسابقات شدند. دوست دارم عملکرد بهتری داشته باشم، اما همین که بتوانم به تیم کمک کنم، فکر کنم خوب و کافی باشد.
*پس حتما دوست داری به تیمهای بهتری هم ملحق شوی؟
قطعا. همه دوست دارند به تیم های بزرگتر راه پیدا کنند، البته شمس آذر تیم خوب و دوستداشتنی است.
*اگر روزی از استقلال و پرسپولیس پیشنهاد داشته باشی، کدام تیم را انتخاب میکنی؟
بستگی به شرایط دارد و باید ببینم کدام تیم برای آیندهام بهتر خواهد بود.
*با توجه به شرایط سنیات، دوست داری روزی پیراهن تیمملی را بپوشی؟
قطعا هر کسی دوست دارد که پیراهن تیمملی را بپوشد. در این مدت باب شده است که جوانترها به تیمملی بیایند، اما تلاش خود را میکنم و اگر حقم باشد، امیدوارم روزی برای تیمملی هم بازی کنم. ناامید نیستم و میدانم که آقای قلعهنویی همه ما را زیر نظر دارد. امیدوارم که بتوانم با عملکرد خوبم و تلاش بیشتر، نظر ایشان را جلب کنم و بتوانم پیراهن مقدس تیم ملی به تن کنم.
*تا چه زمانی با شمسآذر قزوین قرارداد داری؟
من سال بعد هم با شمسآذر قرارداد دارم.
*این فصل تیمت را در لیگ برتر چطور دیدی و شرایط برای فصل بعد چگونه است؟
من احتمال زیاد در شمسآذر نخواهم ماند و فصل بعدی در تیم دیگری توپ خواهم زد. اگر هم قرار بر ماندن باشد، باید ببینیم شرایط تیم چطور است، چون شمسآذر یک تیم خصوصی است و باید دید قرار است مدیران به چه شکل قرار است تیمداری کنند.
*در نقل و انتقالات نیمفصل پیشنهادی داشتی و آیا مقصد احتمالی برای فصل آینده وجود دارد؟
بله، در نیمفصل پیشنهاد داشتم، اما برای فصل بعد، تیمها دچار تغییرات میشوند و الان نمیشود روی صحبتها حساب باز کرد.